در کنار تمام اتفاق‌های زیبای زندگی، گاهی اتفاق‌های بد هم رخ می‌دهند.

این اتفاق‌ها به دو روش در زندگی ما اثر می‌گذارند:

• ردپایشان باقی می‌ماند.
• خودشان باقی می‌مانند!

بهترین و ساده‌ترین روش برای خلاص شدن از دست این دو، بمباران کردن آنها با سپاسگزاری است.

با استفاده از سپاسگزاری می‌توان هم اثر یک اتفاق را از بین برد، هم اتفاق‌های بدی که در زندگی‌مان جا خوش کرده‌اند را بیرون کرد و هم از اتفاق‌های بد آینده جلوگیری نمود.

ما با افکارمان معادلات جهانمان را می‌نویسیم. وقتی روی چیزی تمرکز می‌کنیم، تک‌تک سلول‌های وجودمان به یک دکل مخابراتی تبدیل می‌شوند که بی‌وقفه امواجشان را به دنیا ارسال می‌کنند.

همان‌طورکه کاندیس پرت (Candace Pert) می‌گوید:

ذهن تو در تک‌تک سلول‌های بدنت جاری است.

وقتی ما به یک چیز منفی فکر می‌کنیم، واقعا دوست نداریم آن اتفاق را به چشم ببینیم. یا وقتی از بدی اوضاع زمانه و شرایط موجود سخن می‌گوییم منظورمان این است که دوست داریم این موانع برطرف شوند و مشکلات، دیگر وجود نداشته باشند.

اما نکته اصلی اینجاست که متاسفانه یا خوشبختانه این روش اصلا جواب نمی‌دهد و نتیجه معکوس دارد. چرا؟
چون شما فرمانروای زندگی‌تان هستید! یک فرمانروا که مردمش زبان کلام او را نمی‌فهمند و فقط به افکار و اعمال او نگاه می‌کنند!

وقتی شما به‌عنوان یک فرمانروا شروع می‌کنید به گرفتن عیب و ایراد از جهان خود، حتی اگر از سر دلسوزی و برای اصلاح آن باشد، تنها چیزی که مردمتان از اعمال و رفتار شما عایدشان می‌شود، توجه شما به آن موضوع‌های ناراحت‌کننده است. پس اطاعت امر می‌کنند و بیشتر و بیشتر از آن اوضاع‌و‌احوال به شما می‌دهند. چون فکر می‌کنند شما این را می‌خواستید!

◄ اگر می‌خواهید مبارزه با افکار منفی‌تان را شروع کنید مقاله‌ی چگونه از شر افکار منفی خلاص شویم و در زمان حال باشیم؟ را از دست ندهید.

در آزمایشی با دو سیب تازه و سرخ، شروع به حرف زدن کردند. به یکی جمله‌های مثبت، محبت‌آمیز، امید‌بخش و شادی آفرین می‌گفتند و به دیگری جمله‌های منفی، ناامید‌کننده، ناراحت‌کننده و ناروا. بعد از چند روز هر دو سیب را از وسط نصف کردند. سیبی که به آن جمله‌های محبت‌آمیز گفته‌شده بود، سالم و خوشمزه بود اما سیبی که به آن جمله‌های منفی و بد گفته‌ بودند، سیاه و خراب‌ شده بود. این نمایش فیزیکی تاثیر نامرئی ما روی جهان اطرافمان است.

انسان‌ها واقعا شگفت‌انگیز هستند. عظمت و پیچیدگی توانایی‌هایی که خداوند در درونمان قرار داده، بی‌نظیر است. واقعا جای تعجب دارد که ما از توانایی‌مان علیه خودمان استفاده می‌کنیم!

در ادامه این مقاله سه گام را معرفی می‌کنم. با استفاده از این سه گام می‌توانیم وضع موجود زندگی را به نفع خودمان تغییر دهیم.

» اولین گام

اولین کاری که برای بهبود شرایطمان می‌توانیم بکنیم این است که دست از غر زدن و شکایت کردن برداریم. حداقل نتیجه‎ای که دارد این است که موج منفی به جهان مخابره نمی‌کنیم! با این کار کائنات از رخ دادن اتفاق‌های بد در آینده و یا اتفاق‌های بدی که الآن در حال وقوع هستند جلوگیری می‌کند. چون از رفتار شما متوجه می‌شود که دیگر به آن نوع از اتفاق‌ها علاقه‌ای ندارید. یک «چشم سرورم» اساسی می‌گوید و روند کار را برعکس می‌کند.

» دومین گام

دومین کاری که باید بکنیم این است که از دل اتفاق‌های بد، نکته‌های مثبت را بیرون بکشیم و با استفاده از جادوی نوشتن کلمات، بابت داشتنشان سپاسگزاری کنیم.

◄ در ضمن با این 7 تکنیک جالب برای اینکه در 5 دقیقه با تمام وجود حال خوب داشته باشید آشنا شوید.

اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم:

مثلا در اثر غرولندهایی که در مورد شغلتان کردید، ناگهان رئیستان می‌فهمد که دیگر از قیافه شما خوشش نمی‌آید و در یک حرکت اساسی شما را اخراج می‌کند! این اتفاق خوبی نیست و هیچ‌کس دوست ندارد مشابه این اتفاق برایش رخ دهد. دراین‌بین، شما شروع به پیدا کردن نکته‌های مثبت این اخراج شدن می‌کنید…باور کنید وجود دارند!

مثلا می‌گویید:

• خدایا سپاسگزارم چون تا همین چند ساعت پیش جزو انسان‌های شاغل جامعه بودم.
• خدایا سپاسگزارم چون حالا وقت بیشتری برای بودن در کنار خانواده‌ام دارم.
• خدایا سپاسگزارم چون این اولین بار است که کسی من را اخراج می‌کند و این اتفاق روتین زندگی من نیست!
• خدایا سپاسگزارم که فرصت‌ پرداختن و فکر کردن به شغلی که همیشه دوستش داشتم برایم مهیا شد و این فرصت‌ها به طرز شگفت‌انگیزی در حال آمدن به سمت من هستند.
• خدایا سپاسگزارم که تندرست هستم و می‌توانم کار کنم.
• خدایا سپاسگزارم که حتی پس از بیکار شدن، خانواده‌ام تشویق و حمایتشان را به من ارزانی می‎دارند.
• خدایا بسیار سپاسگزارم که بعد از مدت‌ها می‌توانم استراحت کنم. چون ذهن و روح من به این استراحت نیاز داشت.
• خدایا سپاسگزارم که درهای جدیدی از فرصت‌های شگفت‌انگیز در حال باز شدن به سمت من هستند و فرصت‌هایی که همیشه انتظارشان را می‌کشیدم، اکنون مجال ظهور پیدا کردند.

» گام سوم

بعدازاین کار و پیدا کردن نکات مثبت رویدادهایی که آنها را اتفاق‌های بد زندگی‌مان می‌نامیم، باید قلبمان را برای ورود اتفاق‌های شگفت‌انگیز به زندگی‌مان آماده کنیم. بهترین راه برای این کار، همان روشی است که شما از مدت‌ها قبل آن را آغاز کرده‌اید یعنی سپاسگزاری به‌ خاطر هرآن چیزی که هم‌اکنون در زندگی‌تان دارید!

یادتان باشد که بر مبنای چگونگی احساستان به تاثیر سپاسگزاری‌تان پی می‌برید. اگر پس از انجام دادن تمرین سپاسگزاری درباره آن موضوع، احساس بهتری داشته باشید، آن موقعیت بهبود می‌یابد و راه‌حل‌ها پدیدار می‌شوند.

من این روش را امتحان کردم و روی من به خوبی جواب داد. می‌گویم «امتحان کردم» چون در آن زمان، قدرتش را باور نداشتم!

تنها چند روز، بعد از شروع این سه گام، وقتی‌که می‌خواستم برنامه‌ای را دانلود کنم با یک آگهی استخدام برای شغلی که دوستش داشتم رو‌به‌رو شدم! رزومه‌ام را فرستادم. جالب این بود که آنها اصلا دنبال سابقه کاری نبودند و می‌خواستند نیرویی جدید و خلاق استخدام کنند. فردای آن روز، ایمیلی به من شد که در آن اعلام کرده بودند مرحله اول استخدام را قبول شدم و باید خودم را برای 8 مرحله دیگر آماده کنم. به خاطر طولانی بودن مراحل استخدام کمی ترسیدم اما یاد این جمله از ترنس مک‌کنا (Terence McKenna) افتادم:

:

اگر الآن نه، پس کی؟!
اگر ما نه، پس چه کسی؟!

دلم را به دریا زدم و در آزمون‌ها شرکت کردم. درعین‌حال سپاسگزاری را ادامه ‌دادم. من هر هشت مرحله را یک ضرب قبول شدم! جالب اینجاست که طی کردن این مراحل برای من خیلی آسان بود. انگار جواب سوال‌ها را از قبل به من گفته بودند! من استخدام شدم و حالا علاوه بر نوشتن، کاری را انجام می‌دهم که عاشقش هستم. این واقعا شگفت‌انگیز است.

تنها راه برای اینکه بفهمید این روش روی شما هم اثر می‌کند، امتحان کردنش است.

یادتان باشد:  آینده را دم و گذشته را بازدم کنید. در لحظه زندگی کنید و نفس بکشید!

همه اتفاق‌های خوب و معجزه‌وار جهان برای ما و به‌ خاطر ما اتفاق می‌افتند، تنها هنگامی‌که به‌ خاطر داشته‌هایمان از خداوند سپاسگزار باشیم و به طرز دیوانه‌واری با نگاه مثبت به جهان بنگریم!

در قسمت بعد، دری دیگر از شگفتی‌های سپاسگزاری را باز می‌کنیم. با ما همراه باشید.