برای همه ما پیش آمده به دلایل مختلف از دیگران عذر خواهی کنیم. مثلا وقتی در حق کسی کوتاهی کردیم یا دل کسی را شکستیم. به نظر من در این شرایط عذر خواهی کردن نه تنها بد نیست بلکه بهترین کار ممکن است.
کسی که جرات پذیرش اشتباه خود را ندارد، بابت اشتباه خود عذرخواهی نمی کند و سعی در جبران آن ندارد شخص محبوبی نیست و بیش تر اوقات نمی تواند زندگی خوب و موفقی داشته باشد. شاید این فرد ظاهرا فرد موفقی باشد اما بدون شک از نظر زندگی اجتماعی و شخصی دچار مشکل می شود.
با این وجود باید به این نکته بسیار مهم توجه کنید:عذرخواهی کردن و طلب بخشش کار بسیار خوب و شجاعانه ای است اما گاهی انجام این کار درست نیست. در بعضی شرایط شما نباید عذاب وجدان داشته باشید و عذرخواهی کنید.
در ادامه به سه مورد اشاره خواهم کرد که شما لازم نیست به خاطر آن ها از دیگران عذرخواهی کنید :
دلیل شماره یک | وقتی خود واقعی تان هستید.
متاسفانه بیش تر ما از بچگی با احساس گناه بزرگ می شویم و به ما یاد می دهند به دلایل مختلف نقاب به صورت بکشیم و به خاطر دیگران زندگی کنیم.
شاید این جملات برای شما آشنا باشد :
- وای مردم چی میگند!
- تو نباید این رشته رو انتخاب کنی، می خواهی آبرومونو ببری؟
- این لباس ها چیه پوشیدی؟
و جملات شبیه این ها. ما در جامعه ای زندگی کنیم که افراد بیش تر از این که به فکر سلامت روح و روان خود باشند، نگران قضاوت های دیگران هستند یا می ترسند مردم آن ها را دوست داشته باشند . به همین دلیل از خود واقعی شان فاصله می گیرند و سعی می کنند دیگران را راضی نگاه دارند. حتی گاهی به خاطر خود واقعی شان از دیگران عذرخواهی می کنند.
ما سه چهارم از زندگیمان را به هدر می دهیم برای اینکه شبیه به دیگران باشیم!
همیشه سعی کنید خودتان باشید…
ارتور شوپنهاور کی از بزرگترین فلاسفهٔ اروپا و فیلسوف پرنفوذ تاریخ در حوزه اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید
شما نمی توانید همه را راضی نگاه دارید و کاری کنید که همه شمارا دوست داشته باشند
پس هیچ وقت به خاطر خود واقعی تان از دیگران عذرخواهی نکنید.
تا زمانی که علایق، سبک زندگی و کارهای شما آسیبی به کسی نمی زند پس نیاز نیست به خاطر مردم و اطرافیان تان خودتان را تغییر دهید یا از آن ها معذرت خواهی کنید. اگر کسی به خاطر این که شما خود واقعی تان هستید می خواهد شما را ترک کند، هیچ وقت تلاش نکنید با تغییر خودتان به زور این افراد را در زندگی تان نگه دارید. چون این کار فقط باعث صدمه دیدن شما خواهد شد. پس بهتر است با کسانی باشید که خود واقعی تان را می پذیرند.
این نکته را هم فراموش نکنید خداوند در همه انسان ها این ویژگی را قرار داده که بتوانند رویاهای شان را دنبال کنند و به سراغ کارهای مورد علاقه شان بروند. بنابراین مهم نیست این اهداف و علایق از نظر دیگران تا چه حد قابل پذیرش هستند؛اگر هدف شما آسیبی به افراد و جامعه نمی زند، هیچ وقت دست از رویایتان بر ندارید. به عبارت دیگر، گر می خواهید خوشبخت و موفق شوید، در هر شرایطی سعی کنید خود واقعی تان باشید.
دلیل شماره ۲ | پاسخ نه به برخی درخواست ها
شما هم از آن دسته آدم هایی هستید که به خاطر رودرواسی نمی توانید نه بگویید؟ بیش تر ما تحت هر شرایطی خودمان را مجبور می کنیم درخواست دیگران را بپذیریم. حتی اگر این درخواست ها به ضررما باشد. اگر هم پاسخ نه دادیم خیلی زود احساس عذاب وجدان به ما دست می دهد و از آن شخص عذرخواهی می کنیم.
به این مثال توجه کنید:
شما برنامه ریزی کردید تا امروز درس بخوانید، دوست تان با شما تماس می
گیرد و از شما می خواهد تا همراه او به بازار بروید. ممکن است شما به خاطر
رودرواسی درخواست او را قبول کنید یا این که به او بگویید که درس دارید و
چون احساس می کنید دوست تان از دست شما ناراحت شده، عذاب وجدان بگیرید و از
او عذرخواهی کنید.
خب باید به شما بگویم نیازی به عذرخواهی نیست. شما باید توانایی پاسخ نه را داشته باشید و از این بابت ناراحت نشوید. چون اگر بخواهید به خاطر دیگران قید برنامه هایتان را بزنید، ممکن است از مسیر هدف هایتان خارج شوید و به آن ها نرسید. (برای اینکه بیشتر به اهمیت این موضوع پی ببرید حتما این مقاله را بخوانید)
البته منظور من این نیست همیشه ساز مخالف بزنید و اصلا در برنامه هایتان انعطاف نداشته باشید. نکته مهمی که وجود دارد این است که باید برنامه تان را جوری تنظیم کنید که گاهی اوقات بتوانید آن را در مواقع ضروری تغییر دهید. اما اگر بخواهید با هر درخواست بازار رفتن، گردش و مشابه این ها موافقت کنید، نمی توانید فرد موفقی شوید.
دلیل شماره ۳ | بیشتر آدم‌های اطراف‌تان سمی هستند!
من دوستی داشتم که به شدت منفی گرا بود و گاهی سعی می کرد این افکارش را به من هم منتقل کند. مثلا یک بار تصمیم گرفتم سراغ یک کار جدید بروم. او مدام به من گفت :
- سراغ این کار نرو! تو از پس آن برنمیایی! حتما شکست می خوری!
من قید آن کار را زدم اما تا مدت ها حال روحی خوبی نداشتم. بالاخره یک روز فهمیدم باید با این دوستم قطع رابطه کنم و با این کار لطف بزرگی در حق خودم انجام دادم. چون افکار آن شخص به حدی منفی و سمی بود که کم کم زندگی من را هم مسموم می کرد. (اگر این افراد کسانی هستند که فکر نمی‌کنید بتوانید آن‌ها را از زندگی‌تان بیرون کنید در این مقاله توضیح داده‌ایم که چطور آن‌ها را مدیریت کنید)
شما هم اگر در رابطه سمی قرار دارید بهتر است هر چه زودتر به آن پایان دهید و بابت این کار لازم نیست از آن شخص عذرخواهی کنید.
این رابطه سمی می تواند با یک فرد نزدیک باشد یا یک همسایه. به هر حال شما نباید گرفتار روابط نادرست شوید. منظور من از افراد سمی شامل گروه های مختلفی می شود به عنوان مثال منفی نگرها، کسانی که هنجارهای جامعه و اخلاق را زیر پا می گذارند، اشخاصی که سعی می کنند شما را از هدف تان منصرف کنند، افرادی که می خواهند شما را کنترل کنند و …
تا زمانی که به خاطر احساس ترحم یا هر احساس مشابه دیگر روابط تان را با آدم های سمی به هم نزنید، بیش ترین ضربه را خودتان خواهید خورد.
