هر کسی در رابطه‌اش با پول روش خاص خود را دارد. برای برخی از افراد، پول نشان دهنده‌ی قدرت است نه تنها به لحاظ سیاسی، بلکه به لحاظ تأمین استقلال و امنیت. برای سایرین، پول ابزاری است برای بهبود و پیشرفت زندگی‌شان است. برای مثال، با به خدمت گرفتن پول در راه آموزش و یادگیری. هنوز هم افرادی وجود دارند که برای آنها پول حرف اول را می‌زند و آن را به چشم برگ برنده می‌بینند، آنها موفقیت و ارزش شخصی‌شان را با پول می‌سنجند.
تقریباً هر کس نسبت به موقعیت‌ها و موضوعات مربوط به پول واکنش‌هایی منفی دارد. افرادی که همیشه قادرند میلیون‌ها دلار پول خلق کنند، جزو افرادی هستند که واکنش‌های منفی خود را در ارتباط با پول به حداقل رسانده‌اند. آنها چگونه این کار را انجام می‌دهند؟ با درک و فهم علت چنین تفکر منفی و آموزش دوباره‌ی خود برای فکر و عمل به شیوه‌ای مثبت.
دو مرحله‌ی اساسی برای درک ریشه‌ی این افکار منفی و نحوه‌ی آموزش خود
برای به حداقل رساندن تأثیرات این افکار وجود دارد. نخست باید از خودتان
بپرسید درباره‌ی پول چطور فکر می‌کنید.
دوم اینکه، بر افکار مثبت‌تان در خصوص پول تمرکز کنید و در پیِ روش‌هایی باشید که بتوانید افکار منفی خود را تغییر دهید.
وقتی می‌شنوید فردی میلیونر شده چه احساسی به شما دست میدهد؟ یا وقتی جایی مطلبی می‌خوانید که در آن نوشته شده فردی در قرعه‌کشی پول کلانی برنده شده، چه فکری می‌کنید؟ اگر بگویید«خوش به حالشان» و سپس به دنبال کارتان بروید، احتمالاً رابطه‌ی سالمی با پول دارید.
اما چنانچه احساس حسادت یا خشم و انزجار کنید و آشفته شوید و فکر کنید که پول از راه‌های ناعادلانه و به نا حق به دست آمده، یا اینکه یک نفر با آن همه پول چه کار می‌تواند بکند، تفکرات و احساسات شما ممکن است مانعی سر راه دستیابی شما به اهداف مالی‌تان باشد.
این حرف گه اگر به چیزی فکر می‌کنی به دستش می‌آوری، خیلی هم حرف بی‌ربط و بی اساسی نیست. بنا به تحقیقات، افرادی که معمولاً ذهنیت مثبت‌تری نسبت به افراد بدبین دارند، از عمر طولانی‌تر و سالم‌تری برخوردارند. همانند افرادی که ذهنیتی مثبت به پول و توانایی خود در دستیابی به امنیت مالی دارند، معمولاً از سلامت بیشتری نسبت به کسانی که برخوردارند که خود را قربانی بدشانسی یا توطئه‌ی سایر مردم یا کل دنیا می‌دانند.
البته عقاید و نگرش شما نسبت به پول ممکن است پیچیده‌تر از این‌ها باشد، شما از یک هویت مالی برخوردارید – مجموعه‌ای از عقاید ویژگی‌ها و رفتارهای متداول که الگوی «قراردادی» شما در خصوص راه و رسم پرداختن به پول تشکیل میدهد. همه‌ی افراد هویت‌های مالی مختلفی را دارند. برای درک بهتر این موضوع به این سؤال‌ها دقت کنید.
- آیا وقتی باید مسائل و امور مالی خود را بسنجید، خود را فردی بدشانس تلقی می‌کنید؟
- آیا فکر می‌کنید مقدار محدودی ثروت در دنیا وجود دارد؟
- آیا به نظر شما اخلاق به ثروت برتری دارد؟
- آیا زمانی که به پول فکر می‌کنید احساس گناه می‌کنید؟
- آیا فکر می‌کنید که هرگز ثروتمند نخواهید شد؟
پاسخ مثبت به هر یک از سؤالات فوق نشان میدهد شما قدرت خلق ثروت‌تان را به عوامل بیرونی جز به خود واگذار کرده‌اید. اگر شما برای تأمین امنیت مالی به شانس تکیه می‌کنید، باقی عمرتان در پیِ رویاهایی مثل برنده شدن در قرعه کشی یا پیروزی در مسابقه‌ای، کل دارایی اندک‌تان روی عدد مورد نظر سپری خواهد شد.
چنانچه ثروت را مانند یک کیک پای میوه‌ای کوچک تصور کنید، دائم و به طور خودکار با هر فرد دیگری سر برداشتن تکه‌ای از آن رقابت می‌کنید، بنا به تصور شما اگر پول داشتن چیزی ذاتاً بد و غیر اخلاقی است، همیشه در نبردی بین ثروتمند شدن و تمایل به خوب بودن درگیر خواهید بود.اگر نسبت به خواست پول احساس گناه می‌کنید، این احساس مانع از دستیابی شما به پول می‌شود و اگر معتقدید که هرگز ثروتمند نخواهید شد، حدس بزنید چه اتفاقی می‌افتد؟ خب هرگز ثروتمند نمی‌شوید!
شما باید فکرتان را تغییر دهید
برای تغییر فکرتان از منفی به مثبت، باید دست به چند اقدام بزنید، تا حدودی به این دلیل که برخی از افکار منفی به قدری طبیعی به نظر می‌رسند که به سختی به عنوان افکار منفی قابل تشخیص هستند. نمونه‌ا‌ی خوب از یک فکر منفی، تکرار این عبارت در ذهن است «من از عهده‌ی پرداخت پولش بر نمی‌آیم». این عبارت در ظاهر مثل یک نگرش مسئولیت‌پذیری مالی به نظر می‌رسد؛ یعنی شما نباید پولتان را صرف خرید آت و آشغال بکنید که از عهده‌ی پرداخت پولشان بر نمی‌آیید، این طور نیست؟
اما «نمی‌توانم» در حقیقت یک انکار است. شما چیزی را می‌خواهید و پاسخ کیف پولتان به خرید آن «نه» است و پس از آن احساس محرومی می‌کنید و حتی ممکن است کمی سرخورده شوید و اگر شخص دیگری را در حال خرید همان چیزی ببینید که کیف پول شما می‌گوید من هزینه‌اش را ندارم، احساس حسادت و رنجش می‌کنید. چنانچه احساسات فوق به قدر کافی قدرتمند باشند، صرف نظر از اینکه موقعیت مالی حاضرتان یا نقشه‌های خلق ثروت‌تان در چه وضعیتی است، به هر قیمتی شده آن شی را می‌خرید.
میلیونرها هیچ وقت فکر نمی‌کنند که توانایی خرید چیزی را ندارند. در عوض، آنها در پی کشف و درک این موضوع هستند که چطور می‌توانند چیزی را که می‌خواهند تهیه کنند. این موضوع بخشی از وظیفه‌ی تنظیم اهداف دائمی افراد ثروتمند را تشکیل میدهد.
اگر فکر می‌کنید ثروتمندان به هیچ چیز حسادت نمی‌کنند، به یاد بیاورید که ثروتمند بودن امری نسبی است. اگر شما دو میلیون دلار دارایی داشته باشید، اما بیشتر وقتتان را با افرادی سپری کنید که مالک ده‌ها میلیون دلار دارایی هستند، می‌بینید آنها احتمالاً پولشان را صرف چیزهایی می‌کنند که دور از تصور شماست؛ دست کم در حال حاضر.
در زیر برخی از افکار منفی متعادل و معادل مثبت آنها را می‌آوریم تا شما بتوانید بر اساس آن افکار منفی خود را تغییر دهید.
وقت مچ خودتان را گرفتید که دارید منفی‌بافی می‌کنید، آن فکر منفی را به شکل سؤال مطرح کنید. شاید باورتان نشود که با این روش افکار منفی‌تان به چه سرعتی به مثبت تغییر می‌کنند و آنگاه احساس قدرت خواهید کرد، مخصوصاً زمانی که به اجرای این تکنیک عادت کنید.
