ردپای این ادعا در تاریخ شما را شگفت زده خواهد کرد…
در قسمت اول این سری مقاله، گفتیم که رابطه سپاسگزاری و ثروت، رابطه‌ای مستقیم است و دلایل خود را هم برای این ادعا، بیان کردیم؛ حالا بیایید نگاهی موشکافانه‌تر به این موضوع بیندازیم…
» جست‌وجوی ارتباط سپاسگزاری و خلق ثروت در تاریخ
در لوح زمرد (5000-3000 سال قبل از میلاد مسیح) آمده که :
به این وسیله به‌راستی از شکوه و درخشش کل جهان بهره‌مند خواهید شد.
در انجیل متی آمده است که :
آن‌کس که دارد بیشتر به او داده خواهد شد و از فراوانی بهره‌مند خواهد بود.
آن‌کس که ندارد، حتی داشته‌هایش هم از او گرفته خواهد شد.
در قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه 7 آمده که :
و چنین بود که پروردگارتان اعلام فرمود، اگر شکر کنید بر نعمت شما می‌افزاییم
و اگر کفران بورزید، بدانید که عذاب من سخت و سنگین است.
امام علی (ع) در غررالحکم، ح 9102، فرمودند :
هر که در دل خود از نعمت‌ها سپاسگزاری کند،
پیش از آنکه به زبان آورد مستحق افزایش (نعمت) است.
مولانا جلال‌الدین بلخی در دفتر اول مثنوی بخش ۴۷، می‌گوید:
قابل امر ویی قایل شوی وصل جویی بعد از آن واصل شوی
سعی شکر نعمتش قدرت بود جبر تو انکار آن نعمت بود
شکر قدرت قدرتت افزون کند جبر نعمت از کفت بیرون کند
خوب، پس ما اولین کسانی نیستیم که از این راز باخبر شدیم… تمام گذشتگان به هر زبان و آیینی که بودند، تمام سعی و تلاش خود را کردند تا این مفهوم را به ما برسانند. راندا برن در کتاب «معجزه سپاسگزاری» می‌گوید: این قانون به‌راستی قانونی جهانی است.
به‌راستی شما با سپاسگزاری چه تغییری ایجاد می‌کنید؟
بر اساس قانون جذب، دو جسم هم انرژی، یکدیگر را جذب می‌کنند.
جهان هستی و کائنات بر اساس حکمت و قدرت پروردگار بی‌همتا از ازل تا ابد، با یک قانون بی‌تغییر کار می‌کند و هرگز محاسباتش را تغییر نمی‌دهد.
پس انرژی جهان، ثابت و همواره در حال انتشار است.
اگر جز این بود، انسان هیچ‌گاه نمی‌توانست سفینه‌ای به فضا بفرستد، آب‌وهوا را پیش‌بینی کند، هواپیماها را در آسمان به پرواز درآورد و با استفاده از قوانین فیزیک زندگی خودش را بهبود ببخشد.
با این حساب، دوستان عزیزم توپ در زمین خودمان است. این جهان هستی نیست که باید با ما هم‌جهت شود، این ما هستیم که باید با آن در یک راستا قرار بگیریم.
رودخانه‌ای پرجوش‌و‌خروش در این جهان پر از شگفتی در جریان است. عده‌ای چشمان خود را باز کردند، مسیر آن را شناسایی کردند و خود را به آب زدند.
در مقابل، عده‌ای پشت به این رود خروشان کردند و دائم نگاه خود را به سنگ‌های خشک اطراف رودخانه دوختند و مدام دروغی را لباس حقیقت پوشانده و این‌طور ندا سر دادند که هیچ‌چیزی نیست، ما هیچ‌نداریم.
ناپلئون هیل در کتاب شگفت انگیزش به نام «بیندیشید و ثروتمند شوید» می‌گوید:
اگر شما در میان جریان این رودخانه رحمت هستید، خدا را سپاس بگویید و به راه خود ادامه دهید، سعی کنید از نقاط کم‌عمق این رودخانه به سمت مناطق عمیق‌تر پارو بزنید و اگر با ناسپاسی و غفلت از این رودخانه به بیرون پرتاب شده‌اید به‌جای کوبیدن پارو بر سر خودتان و دیگران، خود را دوباره به دل آن امواج خروشان بیندازید، حتی اگر مجبور شدید برای مدتی کوتاه از آن پارو به‌جای عصا استفاده کنید.
» شما کجا هستید و کجا باید باشید؟
- آیا در حال شنا کردن در این رودخانه هستید؟
- در ساحل بی‌هیاهوی رودخانه در حال تماشای موج سوارانید؟
قبول دارم، اینجا نسیم خنکی می‌وزد، گاهی حتی برایتان آبمیوه و بستنی هم می‌آورند! اما اجازه ندهید این چیزها شما را گول بزند. ماجرا فقط این رودخانه نیست. شما به دنیا نیامده‌اید که فقط به این رودخانه و ساحلش دل ببندید.
همانطور که قبلا در مقاله «12 مرحله زندگی یک کارآفرین ماجراجو» خواندید، کارآفرینانی که نام‌شان در تاریخ جاودانه میشود، از رودخانه خروشانی عبور کرده‌اند که در آن طرفش زندگی رویایی قرار دارد.
هدف چیز دیگری است…. این رودخانه فقط یک مسیر است.
مسیری که به یک اقیانوس بیکران منتهی میشود. یک وسعت آبی رنگ که انتهایش را کسی نمی‌تواند تصور کند.
کسانی که از دایره راحتی خود بیرون می‌زنند و خود را سوار بر امواج این رودخانه می‌کنند، جزیره‌ای را در وسط اقیانوس برای خود نشان کرده‌اند. جزیره‌ای که، پر است از برکت و ثروت.
من پیشنهاد می‌کنم خود را به موج سواران برسانید.
تماشا کردن دیگر کافی است.
نترسید، بلند شوید، اجازه ندهید غولی که خودتان ساخته‌اید جلوی حرکتتان را بگیرد.
به خودتان، به توانایی‌هایتان ایمان داشته باشید. (اگر هنوز ایمان ندارید، حتما پنج بار مقاله «هیچوقت تسلیم نشو لعنتی ! من بهت ایمان دارم…» را بخوانید)
تمام آن موج‌سواران که تاکنون محو تماشای حرکت‌های زیبای آنها بوده‌اید، روزی در کنار شما بودند و مثل شما دیگران را تماشا می‌کردند. تنها فرق بین شما و آنها، ایمانی است که آنها به خودشان داشتند.
اگر تا این قسمت با ما همراه بودید، پس به شما این نوید را می‌دهم که در قلب شما یک موج‌سوار، دارد پارویش را برق می‌اندازد تا خودش را به دریا بزند ! آماده‌اید خود را به آب بزنید؟
» تمرین روز دوم
» قدم اول
مثل روز قبل، برگه ای کاغذ بردارید یا پشت رایانه یا لپ‌تاپ خود بنشینید و شروع کنید به نوشتن ده مورد از چیزهایی که به خاطر آنها از خداوند سپاسگزار هستید و در پایان جمله، دلیل سپاسگزاری خود از این نعمت را بنویسید.
بعد از نوشتن این ده مورد، نوشته‌های خود را دوباره بخوانید و بعد از پایان هر جمله 3 بار بگویید، خدایا سپاسگزارم، خدایا سپاسگزارم، خدایا سپاسگزارم.
امروز هم پای قولتان به خودتان بمانید و دور غرولند کردن را خط قرمز بکشید.
» قدم دوم
سه انسان مهم زندگی‌تان را انتخاب کنید که با آنان روابطی صمیمانه و عالی دارید.
عکسی از هر یک از آنها را تهیه کنید.
در حالی که عکس آنها را مقابلتان قرار می‌دهید، پنج ویژگی خوب هر یک از آنها را در دفترچه‌تان یا در سیستم خودتان بنویسید.
میتوانید جمله‌های خودتان را این‌گونه شروع کنید: خدایا سپاسگزارم که …..، سپس به نام آن شخص اشاره کنید و در پایان هم دلیل سپاسگزار بودنتان را مطرح کنید.
برای سپاسگزاری کردن از خود شخص هم جمله خودتان را این‌گونه بنویسید: ………از تو سپاسگزارم زیرا،……….. .
عکس این افراد را امروز هر کجا که می‌روید با خود همراه داشته باشید یا آنها را در مکانی قرار دهید که اغلب در دیدرستان باشد. در طی روز دست کم سه بار به این عکس‌ها نگاه کنید.
در ابتدا از خداوند سپاسگزاری کنید، سپس به چهره آن شخص بنگرید و از او تشکر کنید. برای نمونه میتوانید چنین بگویید:
- خدایا از تو سپاسگزارم که سارا در زندگی من حضور دارد، و سارا از تو متشکرم.
به یاد داشته باشید، واژه‌ها تاثیری شگفت‌انگیز بر زندگی ما دارند.
دکتر اسحاق سعیدی در درس‌های NLP بارها و بارها بیان می‌کنند که وقتی بتوانید بر زبان خود کنترل داشته باشید، میتوانید اتفاق‌های زندگی خود را کنترل کنید!
امروز قولی به یکدیگر بدهیم، هرگاه که ذهنتان به سمت ناراحتی و ناتوانی رفت، فورا با خود بگوییم:
من می‌توانم !
چون من فرمانروای زندگی‌ام هستم !
راستی، تا اینجای مقالات پیشرفتی (حتی اندک) در زندگی‌تان حاصل شد؟
نتایج تمرینات این سری مقالات را حتما زیر همین مقاله برایم بنویسید
تا با همدیگر آنها را بررسی کنیم
برای قسمت سوم آماده‌اید؟
